حنان نت

حنان نت
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بیاموزیم 

16 بهمن 1395 توسط حنان نت

دیروز به مادرم زنگ زدم،
بعد از مرگش تلفن ثابت خانه‌اش را جمع نکردیم … نمی‌خواهم ارتباطمان قطع شود. هروقت دلم هوایش را می‌کند بهش زنگ می‌زنم… تلفنش بوق می‌زند … بوق می‌زند … بوق می‌زند …
وقتی جواب نمی‌دهد با خودم فکر می‌کنم یا برای خرید رفته بیرون یا خانه همسایه است… الان چند سال می‌شود هروقت دلم هوایش را می‌کند دوباره زنگ می‌زنم.
شماره “بیرون” را هم ندارم زنگ بزنم بگویم:
“به مادرم بگید بیاد خونه‌اش، دلم براش تنگ شده!”

دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته “بیرون” … امروز بهش زنگ بزن …
برو پیشش … باهاش حرف بزن … یک عالمه بوسش کن … صورتتو بچسبون به صورتش … محکم بغلش کن… بگو که دوستش داری … وگرنه وقتی بره” بیرون” خیلی باید دنبالش بگردی …
باور کنید ” بیرون” شماره ندارد …

پرویز_پرستویی
مریم شیرمردان 

 نظر دهید »

بیاموزیم 

16 بهمن 1395 توسط حنان نت

لبخند ماجرای 

عجیبی دارد 

اگر آنرا به محبوبی

 هدیه دهی 

احساس آرامش میکند

اگر آنرا به دشمنت

 تقدیم کنی،شرمنده

 وپشیمان خواهد شد 

و اگر آن را به کسی

 که نمیشناسی 

هدیه دهی،برایت 

صدقه خواهد بود

پس لبخند بزن 

زیرا لبخند 
 زندگی بخش است.

مریم مهران 

 نظر دهید »

بیاموزیم 

16 بهمن 1395 توسط حنان نت

مریم شیرمردان 

 نظر دهید »

بیاموزیم 

16 بهمن 1395 توسط حنان نت

مریم شیرمردان 

 نظر دهید »

مروارید ها در جبهه

16 بهمن 1395 توسط حنان نت

شهيد محمد علي رجايي

زندگی‌نامه شهید رجایی

۱۳۱۲؛ تولد در شهر قزوین

۱۳۱۶؛ از داشتن نعمت وجود پدر محروم شد و تحت تکفل مادری مهربان قرار گرفت.

۱۳۱۸؛ آغاز تحصیلات ابتدایی تا اخذ گواهی‌نامه ششم ابتدایی در قزوین.

۱۳۲۷؛ آغاز خدمت در نیروی هوایی.

۱۳۳۲؛ فارغ‌التحصیل شبانه دوره متوسطه.

۱۳۳۵؛ ورود به دانش‌سرای عالی.

۱۳۳۸؛ اخذ مدرک لیسانس در رشته ریاضی و استخدام در وزارت فرهنگ به ‌عنوان دبیر ریاضی.

۱۳۴۰؛ عضویت در نهضت آزادی و دستگیری وی به مدت ۵۰ روز.

۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰؛ انجام دادن یک رشته فعالیت‌های آموزشی مخفیانه با همکاری افرادی چون شهید دکتر باهنر برای تربیت و پرورش افرادی که بتوانند در نبردهای مسلحانه شرکت کنند و به یاری رزمندگان فلسطینی بشتابند. در این سال‌ها شهید ‌رجایی به کشورهای فرانسه، ترکیه و سوریه سفر کرد تا برنامه مذکور را به نحوی سازماندهی شده عملیاتی سازد.

۱۳۵۳؛ دستگیری و زندانی شدن به مدت چهار سال.

۱۳۵۷؛ آزادی از زندان به همراه دیگر زندانیان سیاسی و ورود به مبارزات سیاسی و فرهنگی و تأسیس انجمن اسلامی معلمان.

۱۳۵۷ و ۱۳۵۸؛ پس از پیروزی انقلاب، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفت و در زمان وزارت خود موفق به دولتی کردن همه مدارس شد و سپس به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی برگزیده شد.

۱۳۵۹؛ در ۱۸ مرداد به عنوان اولین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران معرفی و با رأی قاطع به نخست‌وزیری انتخاب شد.

۱۳۶۰؛‌در پی عزل بنی‌صدر، به ریاست جمهوری رسید.

۱۳۶۰؛ در هشتم شهریور در انفجار دفتر نخست وزیری به شهادت رسید.

*****************

«محمدعلی» تا آمد دست چپ و راستش را بشناسد یاد گرفت که کار کند و کار کند.

دست فروشی که می کرد همان جا کنار خیابان بساط ناهار را پهن می کرد و شکم گرسنه اش را با نان و خیاری آرام می کرد.

باز هم کار بود و زحمت…

******************

مثل هر هفته،جوان های فامیل جمع شده بودند خانه رجایی!

یک نفر نیامده بود، وقتی سراغش را گرفت جوانی بلند گفت: چون مشروب خورده خجالت می کشد داخل شود.

هیچ کس نفهمید رجایی در گوشی چه حرفی به جوان زد، دستش را گرفت و آورد سر سفره و گفت:

با هم غذا می خوریم

- ولی دهان من نجس است

«تو مهمان من هستی» را گفت و غذا را شروع کرد،

جوان می گفت که دیگر سراغ آن کار حرام نرفتم چون رجایی من را به لجاجت نینداخت.

******************

شیخ دانشسرا!

به محمد علی و کاظم می گویند که ته ریش دارند و رفتارهایی که نشان مذهب دارد.

کاظم را کشیده کنار و می گوید: اگر می خواهی مثل بقیه باشی، با همان شوخی ها و رفتارها بهتر است اول ریشت را از ته بتراشی!

مکثی می کند و بعد می گوید: من و تو با این ظاهر دینی اگر خلاف کنیم همه متدینین را به تظاهر متهم می کنند.

******************

بحث حسابی گرم شده بود؛ یکی رجایی استدلال می آورد، یکی آن طرف کمونیست.

یک نفر توی جمع که ناظر بود یک دفعه فحشی پراند به لنین

عصبانیت رجایی را که دید گفت: به لنین فحش دادم شما چرا ناراحت شدید ؟!

با خشم فروخورده گفت: حق نداریم به کسی که مورد احترام دیگری است توهین بکنیم چرا که به خود او توهین کرده ایم.

اثر این احترام و منطق را بعدها دید وقتی جوان کمونیست به آغوش اسلام بازگشت.

******************

ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید

اين جمله با همه حرف می زد…

نصب كرده بود پشت ميزش

خيلي مواظب بود خلاف زير دستانش را كسي به نام انقلاب نگذارد

از انقلاب براي خودش مايه نمي گذاشت

هيچ وقت.

******************

آقای رجایی شما حزب اللهی هستید؟

خبرنگار این را پرسید

زيركي كرده بود

مي خواست جواب نخست وزیر را بسنجد.

- اگر حزب اللهی باشم از نوع لاجوردیهاست…

******************

این چه وضعیتی است؟

- چه وضعیتی آقای رجایی؟

- آسفالت کوچه را می گویم !

- ببخشید، بد آسفالت کرده اند؟ می گویم درست کنند.

- نه آقا! هیچ کوچه ای آسفالت نشده آنوقت آمده اید کوچه ما را درست کرده اید.

- آخر شما …

آخر نداره. این ها اخلاق طاغوتی است ما که با اسم کاری نداشتیم؛ مشکلمان با رسم بود.

******************

هر کس رجایی را دوست دارد، برود

همه از این حرف تعجب کرده اند

گفت:

من مهمان دانشگاهم کار خوبی نکردید که برای استقبال به فرودگاه آمدید الان کار مردم زمین مانده و ناراحت می شوند اگر بشنوند به خاطر من اینجا آمده اید؛

آنوقت فحشش می ماند برای من و شما.

******************

دوست داری به من خدمتی کنی؟

ـ این چه سوالی است؟ هر کسی دوست دارد به رجایی رئیس جمهور خدمت کند

این سوال مثل صاعقه از ذهن مرد گذشت که روبروی رجایی نشسته و او را خطاب کرده است.

- بفرمایید، سراپا گوش !

ـ همیشه به یادم بیاورید که من محمد علی رجایی ام، پسر عبدالصمد و اهل قزوین. کاسه بشقاب فروش و دوره گرد

مرد بهت زده فقط به رئیس جمهور کشورش نگاه می کند.

******************

باورش سخت بود،

برای همه؛

همین دو ماه قبل بود که بهشتی و 72 تای دیگر…

برای خیلی ها انگار همه چیز به پایان رسیده بود.

فقط قلب آرام امام بود که همه را آرام کرد

آرام آرام

وقتي فرمود:

«رجایی و باهنر که نیستند خدا که هست 

مریم شیرمردان 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 86
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

حنان نت

حنان نت
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس